تَسَحّـُـــب

عصر یک جمعه ی دلگیر؛دلم گفت "بگویم،بنویسم"...

تَسَحّـُـــب

عصر یک جمعه ی دلگیر؛دلم گفت "بگویم،بنویسم"...

تَسَحّـُـــب
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

تَــنـَـسّـُم

جمعه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۳، ۰۷:۳۳ ب.ظ

روی حرف زدن با تو را ندارم

من نه آنم که تو بینی

و نه آنم که دیگران بینند

به دریایی می مانستم که

حال ، او را به برکه ای مشغول کرده اند...

متلاطم میشوم؛

خیلی زود،

خیلی ساده،

با تعلقات

آن هم نه  یکی و نه دو....

بسیار... .

دل تنگم

مانند شاهینی که در قفس ،دلتنگ اوجش در آسمان میشود و

از غرورش دم نمیزند؛

فقط،

گوشه ای

کز میکند...

+

شـــــــــیر در بادیه عشـــــــــــــق تو روباه شود

آه از این راه که در وی خطری نیست که نیست


۹۳/۱۱/۱۰ موافقین ۳ مخالفین ۰

نظرات  (۳)

سلام آجی

عالی و پر مفهوم بودن :)

موفق و سربلند...
پاسخ:

سلام ابجی گلم

خوشحالم خوشت اومد:)

ممنونم عزیزم

سلام

رمز...
پاسخ:

سلام

ارسال شد...

سلام آجی جونم وبلاگت عالیه ...........
پاسخ:

سلام ابجی خوبی؟

متشکرم

لطف داری...

بازم بیا سر بزن!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی